عشق دو طرفه پارت دوم

Ladynoer · 11:31 1399/10/28

بپر ادامه 

البته مواظب باش نیفتی 😂

لیدی باگ نشسته بود و به شهر نگاه میکرد . کت از پشتش اومد و کنارش نشست . (کت@لیدی#)

@مر......

لیدی انگشت اشاره‌ش رو گذاشت روی بینی کت و گفت

#شششش 

کت ساکت شد. 

#نمی تونیم وقتی در حالت ابر قهرمانی هستیم علاقه‌مون رو به هم نشون بدیم

@چرا؟؟؟

#اولا آلیا دوماً حاکماث سوما خبرنگار ها 

@خب؟؟.....

#آلیا اگر بفهمه که ما عاشق هم هستیم یا هویت‌مون رو بدونه توی وبلاگش می‌زاره . حاکماث میتونه از عشق ما برای شکست دادنمون استفاده کنه. یادته کلارا اون روز که مارو به برنامه‌ش دعوت کرده بود هی می خواست نشون بده ما عاشق همیم ؟؟؟؟

@پس توی حالت عادی‌مون چی ؟؟؟

#پدرت مشکلی داره؟

@نمیدونم .........فکر کنم .....اره 

#پس نمی تونیم با هم بریم بیرون.

@اره 

#پس فقط توی مدرسه می تونیم با هم باشیم............وای نهههه 

@چی شده؟؟؟

#آلیا ......جواب آلیا رو چی بدم ؟؟؟؟

@من یه ایده ای دارم

#چی؟؟

@ببین تو به آلیا میگی که آدرین منو دوست داشت و امروز بهم گفت من هم از خدام بود و بهش گفتم که عاشقشم 

#خوبه

#من میرم خونه بهش زنگ بزنم و بگم 

@باشه مای لیدی

#کتتتتت

@اه ......باشه لیدی باگ

#آفرین

@بای 

#بای 

(مرینت توی خونه‌ست و به آلیا زنگ زده)

(آلیا&مرینت#)

#سلاممممممم

&سلام. چیزی شده دختر ؟ خیلی خوشحالی ها

#امروز بهترین روز زندگیمههههه

&دختر بگو چی شده؟؟؟

#امروز آدرین بهم گفت عاشقمههه

&چی بهش گفتی ؟؟ گند که نزدی؟

#بهش گفتم منم عاشقشممممم 

&وای دختر خیلی شانس داری 

#ارههههههه 

&باشه برو ۱۵ تا ماکارون صورتی با شکل قلب بپز

#باشهههه

&خب دیگه بای

#بایییییی

😈پایان پارت دوم 😈

پارت بعد= در ۱۰دقیقه ی بعد

بدون نظر نروووو 😘💜